نعل های تازه میبندند...

 

 

داشت میگفت، "وَیلَکُم! ما علَیکُم أن تُنصِتوا إلَیَّ فَتَسمَعوا قَولی؟!...قد مُلِئَت بُطونُکُم مِن الحَرامِ ...

چند ساعت گذشت، یک نفر فرياد زد: «مَنْ يَنْتَدِبُ لِلْحُسَيْن(عليه السلام) فَيُوطِيَ الْخَيْلَ صَدْرَهُ وَ ظَهْرَهُ»؛ (كيست كه داوطلبانه بر پيكر حسين اسب بتازد تا سينه و پشت وى را زير سم اسبان پايمال كند؟!)

(مقتل الحسين مقرّم، ص 302)

 

نعل های تازه میبندند...

مقدمه:

راستی چرا نمیفهمیم؟

مُلِاَت بُطونِکُم مِن ....

 

 

نفت میریزد از حوالی جنگ

وقت خون های خیس در غزه

توی یک بانک یک نفر میگفت

قصه ی قرص های بی مزه

باز داروی خواب آور تا

ناخودآگاه خوابمان نبرد

تا که دور از هر آنچه طوفانی است

ناخدا توی آبمان نبرد ....

 

گفته بودی توی این امت

مورهای سیاه روی سنگ سیاه

در شبی که سیاه و تاریک است

می برند دانه های مال تباه

پشته های نزول می آمد

بر دل خانه های کارگری

داشت بمب خوشه ای میریخت

یک نفر بر کرانه های باختری

 

نعل تازه ببند بر اسبت!

 

توی زراد خانه های شما

موشک از نفت و پول میریزد

صیحه ی سرد این مسلسل ها

از دل سرد بانک میخیزد

توی این بانک توی هر صندوق

تیرهایی سه شعبه پر است

پشت این پیشخوان جهانی از

سم اسبان نعل تازه شده است

خانه های نزول خواران را

باجه هایی بزرگ پر کردند

چون که سیل گرسنگان میریخت

تعرفه را کمی دکور کردند....

مالداران راس تعرفه اند

مال بازان در انتهای کلام

که اصالت تمام ثروت توست

چه حلال است و چه مال حرام

خانه های نزول خواران را

بانک هایی بزرگ نامیدند

روی سنگی سیاه ربایش را

توی گرد حلال پیچیدند

 

اسب ها را نعل تازه زدند!

 

مُلِاَت بطون قوم شما

با کسی میتوان کلامی گفت؟

طفل شش ماهه را کسی آورد

داشت راه نجات را می گفت؛

که لب اصغرش به خون غلتید

که دو دستی زماه می افتاد

شرح این شرحه های قاسم را

موشک باجه هایتان میداد ....

 

هی شدند اسب های تازه به نعل...

 

ننگ بر لحظه های خوابیدن

وقت بیتابیِ علیِ رباب

پشت این پیشخوان کسی آرام

گفت پولی بده، دوباره بخواب....

 

نعل اسب ها میدود بر ماه....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 8 بهمن 1398برچسب:نوید, بهداروند, شعر, بارانگاه, چار پاره, دو بیتی معاصر, داستان, فلسفه, بطری گم شده در دریا, نامه,, | | نویسنده : نوید بهداروند |